بازخورد
0 از 0 بازخورد
ورود | ثبت نام
انسان از بدو تولد تا کنون هر روزه در حال رشد و پیشرفت بوده مطمئنم امکانات رفاهی که امروز انسانهای عادی با کمترین میزان در امد از آن استفاده میکنند بسیار مجلل تر از امکاناتی هست که پادشاهان چند دهه قبل از آن بهره میبردند ، این دلیلی ندارد جز حرکت به سمت جلو توسط انسان ، حال این حرکت از کجا نشات گرفته؟ از ذهن بشر؟با این تفاصیل چرا بسیاری از انسانها و شاید خود تو که در حال مطالعه این متن هستی سالهاست که در شغل خودمیزان درامدت خودیا حتی در حال و احوال روحی خود مشغول درجا زدن و فرسوده شدن هستی آیا تا به حال به این فکر کردی که اگر سال دیگه هم همینطور ادامه بدی با همین برنامه ای که روتین زندگیت شده شغلت ،میزان درآمدت ،میزان تفریح و استراحتت ، تحصیلاتت و بقیه امکاناتی که تو زندگیت ایجاد کردی،ایا میتونی سال دیگه بهتر زندگی کنی؟
همین جا بذار رک و رو راست برم سر اصل مطلب و بهت بگم که چرا بیش از نود درصد مردم دنیا دقت کن گفتم مردم دنیا نه فقط مردم ایران که تو فکر کنی بخاطر شرایط سیاسی اقتصادی کشور خودمون تو زندگیت خوب نیست ، بیش از نود درصد مردم دنیا دارن معمولی و در سختی زندگی میکنند و با اینکه میبینن یسری هستند که هر روز رفاه بیشتری و تجربه میکنند و ارامش بیشتری دارند ولی بازم اونا هر سال میگن دریغ از پارسال.
شاید ندونی اما الان آگاه شو که بسیاری از کارهایی که داری انجام میدی حاصل اطلاعتی که از دوران کودکی در ذهن تو جای گرفته اما دقیقا چه زمانی؟ از قبل از بدنیا اومدنت تا شش سالگی ، شاید بگی که یعنی چی قبل از بدنیا اومدن هم مگه اطلاعاتی به من داده شده با جرات کامل میگم بهت که بله یکسری از این اطلاعات کامل بی اختیار و توسط ژن های نسل گذشته تو به تو منتقل شده حتی درامد امروزت بخشیش ژنتیک هست و از گذشته بهت ارث رسیده میگی نه نگاه کن ببین درامد و سطح زندگی امروز تو بسیار شبیه به پدر و پدر بزرگ و دایی و عمو تو هست؟با اینکه شاید سطح تحصیلات تو با اونا بسیار متفاوت باشه و شاید محل زندگی تو و اونا کاملا متفاوت باشه ولی بازم وقتی به نتایج زندگیت نگاه میکنی ، اگر اونها حتی پنجاه سال پیش در سختی زندگی میکردند و یه زندگی ساده داشتند الان تو هم داری بسختی از عهده مخارج زندگیت بر میای و زندگی سختی و تجربه میکنی که هر سالم داره سخت تر و سخت تر میشه.
بخش دیگه مربوط میشه به احساسات پدر و مادر عزیزمون که از وقتی روح در تو دمیده شد یعنی از حدود سه ماهگی در بطن مادر تو این احساسات و دریافت کردی بازم بدون اختیار هر احساس که والدین تو به پول داشتن به توهم منتقل شد هر احساسی که به عشق و رابطه داشتن به تو منتقل شد ،هر احساس معنوی که داشتند حتی و تو بدون هیچگونه دخل و تصرفی تا شش سالگی هر آن چیزی که بهت منتقل شد رو در ضمیر ناخوداگاهت با تکرار جا دادی بدون اینکه بتونی مقاومتی داشته باشی.
از شش سال به بعد در تو نیرویی جان گرفت که دیگه هر چیزی با اون اطلاعاتی که در ناخوداگاه داشتی مطابقت میدادی و براحتی چیزی و قبول نمیکردی .
مثلا تا شش سالگی اسم غذا ها رنگها اسم خودت و یکسری اطلاعتی که بهت داده بودن رو داشتی و اگر کسی اسمتو چیز دیگه ای صدا میکرد واکنش منفی نشون میدادی و میگفتی که اسم من این نیست چون پذیرفته بودی که اسمت چیه حالا کم کم زمان مدرسه شد باز در مدرسه اطلاعاتی به تو داده شد که مجبور به پذیرشش بودی چرا چون بر خلاف اطلاعات قبلی نبود و یکسری هم که کاملا جدید بود و از جانب کسی بهت گفته میشد که پدر و مادر قبلش بارها و بارها تاکید کرده بودند که باید به حرفش تمام و کمال گوش کنی.
فکر کنم کمی برات روشن شد که داستان چیه؟
بعد از اون از اطلاعتی که در ذهنت جای گرفت مجبور به انتخاب شدی ، قسمت مهم زندگی ما انتخابه
که باز هم یا توسط همون بزرگتر ها صورت گرفت یا با اطلاعاتی که خودت داشتی انتخاب کردی
اگه میشه تو عکس یک پسر رو به یک پرینتر بدی و دستور چاپ و بزنی و پرینتر سرخود برات عکس یک دختر چاپ کنه هرگزخب وقتی از بچگی به ذهن تو داده شده که پول کمه سخت بدست میاد ما ادمهای معمولی خوبی هستیم، پولدار بدن و کلاهبردارن، موفقیت با پارتی بدست میاد و ….عشق مال کتابا و شعراست ، ما که شانس نداریم اگر شانس داشتیم اسممون …و خود تلقینی هایی مثل ما ارثی قند داریم و هزاران اطلاعات این شکلی دیگه راجب پول و عشق و سلامتی و رابطه.
اونوقت توقع داشته باشیم که تو خروجیش برات یه شغل پر درامد و یه خونه ویلایی و یه ماشین اخرین سیستم و یه زندگی زناشویی سراسر عشق و ارامش باشه؟
خب راهکارش چیه ؟ تغییر ، سخت ترین کاری که انسان باید تو زندگی انجام بده تغییره منظورم از تغییر عوض کردن شغل و خونه و محله نیستا تغییر ذهنیت وگرنه اگر تو برنامه ریزی ذهن که کامل برات توضیح دادم چطوری در ناخوداگاهت شکل گرفته تغییرش ندی صدبارم شغلت و عوض کنی درامدت خیلی تغییر نمیکنهبزار یه مثال برات بزنم:
اگر در ذهن تو پول دراوردن اینطوری معنا شده که باید از صبح تا شب جون بکنی و عرق بریزی و پول حلال در بیاری تو همیشه بدنبال شغلهایی با این خصوصیات میگردی حالا یه مهارتی و پیدا میکنی و سالها همینکارو تکرار میکنی. اگرم شغلت و عوض کنی باز ذهنیتت تو رو بسمت شغلی با همین مشخصه هدایت میکنه ، مثلا یک کارگر ساختمونی فصلی که خیلی هم زحمت میکشه و در طول روز کلی کار میکنه و یه لقمه نون حلال بخور و نمیر در میاره اگر بهش بگی بیا یه کارخونه بهت میدم که دیگه نخوای بری سر خیابون بشینی یا فکر میکنه که سر کارش گذاشتی یا فکر میکنه میخوای جیبشو بزنی و کلاهشو برداری پس ازت دوری میکنه. حتی اگر بهش بگی بیا لباس خوب بهت بدم از فردا بیا اداره تو ذهنش اینه که من که نمیتونم پس بزار همین کار خودم و از دست ندم ، قبول داری که اینطوری هست دیگه؟ و این ذهنیت در همه چیز صدق میکنه : مثلا اون انسانهایی که در بخشی از هندوستان از کودکی در ذهنشون کردن که گاو خداست تا اخر عمر گاو رو پرستش میکنه و با تمام وجود فکر میکنه که داره کار درستی انجام میده و اگر تو بخوای اینکارشو مسخره کنی ممکنه که با تو درگیر بشه و بهت اسیب بزنه چون تو با مقدساتش شوخش کردی مقصر او نیست ذهنیتش هست که او رو هدایت میکنه حالا با این مثال هایی که برات زدم بریم سراغ راهکار همونطور که بهت گفتم تغییرسختترین کار برای بشر هست.
تغییر ذهنیت اگر اسون بود همه میتونستن موفق بشن و ثروتمند و خوشحال و سالم باشند ولی اینطوری نظام هستی من و توی انسان بهم میخورد . میگی چرا؟ میگم برات چون حیوانات همون چیزی که به دنیا میان از دنیا میرن یعنی تغییری براشون وجود نداره چون ذهنیتی براشون وجود نداره همه چیز تا حدود زیادی در غریضه اونها هست و تا اخر عمرم باهاشون میمونه.
یعنی هیچ وقت تو یه مورچه ای که صبح و شب داره کار میکنه و غذا جمع میکنه رو نمیبینی که بتونه ذهنیتشو تغییر بده و بگه اخه این چه کاریه بزار من عقاب بشم پرواز کنم روزی یه وعده دنبال غذا بگردم ، این دقیقا تفاوت توی انسان که اشرف مخلوقات خدا نام گرفتی با بقیه موجوداته یعنی اگر الان داری مثل یک مورچه فقط کار میکنی و از زندگیت لذت نمیبری ذهنییتتو تغییر بدی و بتونی جایگاهتو تو زندگی تغییر بدی ، بعدش درامدت تغییر میکنه ،سفرهات تغییر میکنه ، محله زندگیت تغییر میکنه و با تغییر ذهنیت یک به یک نتایج زندگیت تغییر میکنه ، بهترین و سریع ترین دانشی که میتونی باهاش ذهنیتی که سالها برات ساخته شده و در وجودت نهادینه شده تغییر بدی.
چرا هیپنوتیزم چون با اون میتونی کلید ناخوداگاه قدرتمندتو بدست بگیریو وارد گاو صندوق محکم و امن ذهنت بشی اطلاعات ضعیف و غلط ذهنت و پاکسازی کنی و اطلاعات بروز و قدرتمند جایگزین کنی و همیشه این کلید و داری تا بتونی نو بشی.
اونجایی که حضرت مولانا میگه:
هر زمان نو میشود دنیا و ما بی خبر از نو شدن کندر بقا
چند سال سال قبل بزرگان ما به این رسیده بودن که باید هر زمان توی انسان نو بشی و اگر از این راز بیخبر باشی فقط باید برای بقا و زنده موندن بجنگی و مثل انسانهای معمولی فقط زنده مانی کنی بجای زندگانی.
من دکتر امیر ارام روانشناس و هیپنوتراپ برنامه ای برات تنظیم کردم که تو کاملا به آسون ترین روش ممکن خود هیپنوتیزم و یادبگیری و بتونی ذهنیت خودت و تغییر بدی، بعد از اموزش خود هیپنوتیزم تو میتونی عزت نفس بیشتری بدست بیاری، اعتماد بنفس بیشتری خواهی داشت، هدفمند میشی و میتونی بسمت اهدافت محکمتر گام برداری ، از اهمال کاری و تنبلی دوری میکنی، از ترسهای مهم زندگیت خلاص میشی و جسارت رسیدن به اهدافت و پیدا میکنی، خاطرات تلخ گذشته رو پاکسازی میکنی و سبکبال تر از همیشه زندگی میکنی،استرس و اضطراب و از خودت و دور میکنی و ارومتر میشی،و کلی تغییر مثبت تو زندگیت ایجاد میکنی.
اما قسمت جذابتر ماجرا برمیگرده به اینکه در دوره هیپنوپلاس یاد میگیری که دیگران رو هیپنوتیزم کنی و این تغییرات مثبت رو در ذهن اونها هم ایجاد کنی.
در این دوره
و در پایان این دوره اگر تمایل داشتی میتونی با دادن ازمون مدرک بین المللی از موسسه امریکایی معتبر دریافت کنی
دیگه بهانه ای برای موفق نشدن نداری اگر آماده ای میتونی همین الان ثبت نامتو تکمیل کنی و از همین امروز اموزش هیپنوتیزم و شروع کنی.
